«وقتی گفتند که با موشک زدهاند آدمهایی را تصور کردم که میگذارند کنار دیوار و تیرباران میکنند. همچنان هم خیلی موقعها با شنیدن صدای هواپیما با دیدن هواپیما میگویم خدایا آن لحظه چی شده و تنفر و خشمی وجود آدم را میگیرد که دیوانهکننده است.»
محمود عطار، پدر ۶۹ ساله ستاره عطار، یکی از ۱۷۶ سرنشین پرواز ۷۵۲ بود که با موشکهای سپاه پاسداران سرنگون شد و جان خود را از دست داد. تصویری که ستاره عطار از اصابت موشک به هواپیمای اوکراینی و کشته شدن پدرش دارد، تصویر تیرباران آدمهاست.
او در گفتوگو با رادیو فردا از پدرش میگوید که جنازهاش بر دستان مأموران سپاه تشییع و برخلاف میل خانوادهاش در مزار شهدا به خاک سپرده شد: «ما دوست داشتیم که بابا را در جای دیگری به خاک سپرده شود جایی که بقیه اعضای فامیل هستند، ولی اینطور نشد. خودشان از بنیاد شهید از تهران تا اصفهان بردند و دفن کردند. خانواده خیلی خیلی ناراحت بودند ولی از ترسشان نمیتوانستند صحبت کنند و دوباره ما عصبانی شدیم یعنی هر سری این داغ برای تازه میشد.»
محمود عطار به اتفاق ۱۰ تن دیگر از جانباختگان هواپیمای اوکراین با حضور نماینده ولی فقیه و امام جمعه اصفهان و بر دستان مأموران سپاه و بنیاد شهید تشییعشده و در اصفهان دفن شدند. آنها از سوی بنیاد شهید و ایثارگران شهید و شهیده نامیده شدند.
دوم اسفند ماه رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح کشور اعلام کرد که رسیدگی به پرونده سرنگونی هواپیمای اوکراینی در دادسرای نظامی به اتمام رسیده و پرونده در مرحله تدوین کیفرخواست است. پنج روز پیشتر خانوادههای تعدادی از جانباختگان هواپیما با حضور در دادسرای نظامی دست به تجمع اعتراضی زده بودند و معاون دادستان در پاسخ به پدری که فرزندش را در جریان سرنگونی هواپیمای اوکراینی از دست داده گفته بود که: «کُشتیم؟ خوب کردیم که کشتیم.»خانواده محمود عطار اما همچنان تحت فشار هستند تا جایی که ستاره عطار میگوید که همچنان نگران امنیت خانوادهاش است: «هنوز هم که هنوز است میآیند دم خانه میخواهند صحبت کنند و من همچنان هنوز هم از امنیت خانوادهام خیلی میترسم و نمیتوانم خیلی صحبت کنم. خواستهشان این است که ببخشید و ما هم نمیبخشیم. میگویند که ما این اشتباه را کردیم و یک اشتباه بوده ما این را قبول نداریم. اشتباه نبوده و فکر میکنیم که خیلی خیلی ریزهکاریهای بیشتری داشته و با ذهن یک بچه هم جور در نمیآید که میتواند اشتباه باشد. آنها میخواهند که همه دنیا باور کنند که اشتباه بوده در حالی که دو موشک اشتباه نیست.»
ستاره عطار که مادرش در این تجمع حضور داشته میگوید: «جلسه از قبل ترتیب داده شده بود که خانوادهها دادستان و معاونش را ببینند. مامان میگفت یکسری صحبتهای تکراری کردند چیزهایی که همیشه میگفتند و خانوادهها با اصرار سؤال کردند که آقای حاجیزاده دستگیر شده یا اصلاً توبیخی شده؟ اصلاً جواب ندادند و یکی از پدرهای پرواز گفته که اصلاً احضار شده؟ سؤال از ایشان شده؟ اینجا جواب خیلی سردی میدهند که شلوغ میشود و خانوادهها خیلی عصبانی میشوند و اعتراض میکنند. مامان من به دادستان گفته که هر وقت توی صورت زن و بچهات نگاه میکنی یاد ما باید بیفتی که این بلا را به سر خانوادههای ما آوردید. نگاهی کرده و هیچ جوابی هم نداده.»
خانم عطار توضیح میدهد: «مامان من حالش خوب نبوده یکجا مینشیند. چند پدر و مادر هم حالشان بد میشود و یکی میرود بیمارستان قلب. حرفی که زدهاند خیلی همه را عصبانی میکند که گفتهاند خوب کردیم که کشتیم. از نظر من اینها یک مشت حیوان قاتل هستند که معلوم است چنین طرز تفکری دارند. کسی که از کارش شرمنده باشد یا واقعاً اشتباه کرده باشد به قول خودشان خطای انسانی، واقعاً نمیآید چنین چیزی بگوید. اینقدر قصیالقلب است که کشتن این همه آدم برایش فرقی نمیکند و راحت چنین حرفی را میزند، حالا شاید تا الان جلوی خودشان را به عناوینی میگرفتند اما حالا دیگر عنوان کردند این کار را کردهاند و از عمد کردهاند.»
مسئولان جمهوری اسلامی سه روز نخست بعد از ساقط کردن هواپیما، با کتمان حقیقت، علت را سانحه هوایی ذکر میکردند اما پس از فشارهای بینالمللی، فرمانده هوافضای سپاه عنوان کرد که هدف قرار دادن این هواپیما «سهوی» بوده و پدافند سپاه پاسداران آن را با یک موشک کروز اشتباه گرفته است. سازمان هواپیمایی کشوری در نهایت ۲۷ اسفند ماه در گزارشی ۲۸۵ صفحهای «کاربر سامانه دفاع هوایی» را مقصر معرفی کرده که به گفته این گزارش به دلیل «خطا در تنظیم جهت جغرافیایی» این هواپیمای مسافربری را «یک هدف متخاصم» تشخیص داد و باعث شلیک دو موشک به سمت آن شد.
دولت ایران اعلام کرده که به بازماندگان هر جانباخته ۱۵۰ هزار دلار غرامت میدهد. ستاره عطار میگوید که خانواده او غرامت را نمیپذیرند و خواهان معرفی و مجازات مقصر هستند و میخواهند که واقعیت را بدانند. او میگوید که از وسایلی که پدرش همراه داشته فقط پاسپورت او را به خانوادهاش تحویل دادهاند: «بابا پول همراهش بود حتی پولی همراهش بود که امانت بود و ما بابت این خیلی ناراحت هستیم. برای خواهرم وسایل میبرد و همه اینها از بین رفته یعنی چیزی به ما تحویل داده نشده.»
خانم عطار به شب هشتم ژانویه سال گذشته برمیگردد و از لحظاتی میگوید که خبر ساقط کردن هواپیما و جان باختن پدرش را شنیده است: «خیلی توی التهاب اتفاقاتی که در ایران افتاده بود بودیم و خیلی استرس داشتیم برای پرواز بابا. خواهرم گفته بود نیا و شاید بهتر است که صبر کنی. بابا گفته بود که چیزی نمیشود و اینجا همه چیز در امن و امان است. بعد اما به من نگفتند که بابا توی همان هواپیما بوده من تنها بودم خانوادهام پیش من نبودند و یکی از دوستانم مرا کنار ساحل برد و گفت. آسمان سر من خراب شد خیلی سخت بود تا مدتها نه میتوانستم به دریا نگاه کنم نه ساحل بروم. تا سه روز به کمک دارو فقط میخوابیدم و هیچ چیزی نمیتوانستم بخورم. هر لحظه که بیدار میشدم خیلی استرس میگرفتم و ترجیح میدادم فقط بخوابم. خانوادهام هم پیش من نبودند نه عزاداری میتوانستم بکنم نه کار خاصی. خیلی دوران سختی بود.»
و وقتی که رسماً اعلام کردند با موشک سپاه هواپیمای مسافربری را ساقط کردهاند: «فاجعه بود، فاجعه بود. دوباره انگار همه دردها تکرار شد به خاطر اینکه ما اول فکر میکردیم همین حرفهایی که میزنند نقص فنی و اینها است ولی وقتی گفتند موشک من تصور میکردم که آدمها را میگذارند کنار دیوار و تیرباران میکنند. چون اگر سانحه هوایی باشد همان درد را دارد اما آدم فکر میکند که این اتفاق در همه جای دنیا میافتد ولی وقتی بفهمی که با موشک زدند اصلاً تصور آن لحظهها. همچنان من خیلی موقعها با شنیدن صدای هواپیما و با دیدن هواپیما میگویم خدایا آن لحظه چی شده آن چند ثانیه اینها میفهمیدند خیلی خیلی سخت است. یک تنفری یک خشمی وجود آدم را میگیرد که دیوانهکننده است. زندگی بازماندهها را جهنم کرده و من امیدوارم که همه مسافران در آرامش باشند ولی ما نیستیم ما واقعاً توی آرامش نیستیم و هر روز با یاد آوردن اینکه چه اتفاقی برای عزیزانمان افتاده و آن لحظهها چی کشیدند زجر میکشیم فقط امیدوارم حقیقت روشن شود که ما هم کمی آرامش بگیریم حداقل بدانیم چه اتفاقی افتاده چرا و مقصران به سزای کاری که کردهاند برسند.»