خبرگزاری هرانا – چهار مرد در تهران به اتهام تجاوز و آدم‌ربایی یک دختر نوجوان ۱۷ ساله، توسط نیروی انتظامی بازداشت شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از شهروند، حدودا یک ماه پیش بود که مردی میانسال با مراجعه به پلیس آگاهی یکی از شهرهای خوزستان، از ناپدیدشدن دختر ۱۷ ساله‌اش خبر داد.
هیچ ردی از این دختر ۱۷ ساله نبود. تا اینکه چند روز بعد، یکی از دوستان این دختر، به سراغ پدر وی رفت و گفت که دختر ۱۷ ساله به تهران فرار کرده است.
ماموران پلیس به جست‌وجوی این دختر در تهران پرداختند، ولی باز هم اثری از او نبود. تا اینکه در نهایت دختر گمشده با پدرش تماس گرفت و گفت: «پدر امیدوارم مرا ببخشی. خیلی پشیمانم. مرا در خانه‌ای حبس کرده‌اند. لطفا بیا و نجاتم بده تا بیشتر از این شکنجه نشده‌ام.»
پدر این دختر که هراسان شده بود، با ترس و لرز به پلیس مراجعه کرد و همه آنچه را دخترش گفته بود، مطرح کرد. از آنجایی که دختر نوجوان آدرس خانه‌ای را که در آن حبس شده بود، به پدرش داد، ماموران پلیس نیز راهی آن محل شدند. دختر نوجوان نجات پیدا کرد و صاحبخانه که پسری ۲۳ ساله بود نیز دستگیر شد، ولی این پسر گفت که در این ماجرا بی‌تقصیر است و حتی او بوده که دختر نوجوان را نجات داده است.
به گفته این دختر نوجوان: “چند وقت پیش پدر و مادرم از هم جدا شدند. من کنار پدرم زندگی می‌کردم، اما مدتی بود که با او دچار اختلاف شده بودم. همین مشکلات و درگیری‌های کوچک باعث شد که رویاپردازی کنم. فکر می‌کردم اگر به تهران بروم می‌توانم یک زندگی راحت داشته باشم. برای همین راهی تهران شدم، ولی وقتی به آنجا رسیدم، ترسیدم. هیچ جایی برای زندگی نداشتم. تا اینکه یک روز در پارک با پسری آشنا شدم و مرا را با خود به خانه‌اش برد”.
وی ادامه داد: “آن پسر بعد از تعرض به من، مرا با خود برد و تحویل یک دوستش که مغازه‌دار بود، داد. آن پسر هم به من تجاوز کرد. بعد هم دوباره مرا در اختیار یکی دیگر از دوستانش قرار داد. نفر سوم هم به من تعرض کرد. در این میان آنها مرا به خانه یکی از دوستان‌شان بردند و از پسر جوان خواستند که مرا در آنجا حبس کند”.
وی افزود: “تصور می‌کردم که دیگر نمی‌توانم به زندگی عادی برگردم. همه درها را به روی خودم بسته می‌دیدم، ولی صاحبخانه دلش به حالم سوخت. آنقدر به او التماس کردم که در نهایت موافقت کرد و موبایلش را در اختیارم گذاشت. من هم با پدرم تماس گرفتم و از او خواستم کمکم کند. الان هم خیلی پشیمانم و از پدرم می‌خواهم مرا ببخشد”.
به دستور قاضی میثم حسین‌پور، بازپرس شعبه هشتم، تحقیقات برای شناسایی ۳ متهم دیگر آنها آغاز شد تا اینکه هر سه نفرشان شناسایی و بازداشت شدند.
آنها در بازجویی‌ها و در مواجهه حضوری با شاکی، راهی جز بیان حقیقت نداشتند؛ برای همین به تجاوز اعتراف کردند.
با اعترافات متهمان، آنها روانه بازداشتگاه شدند. همچنین رسیدگی به اتهام حبس غیرقانونی و تهدید از سوی متهمان در دادسرای جنایی در حال بررسی است، اما بخش دیگر پرونده که رسیدگی به اتهام “تجاوز به عنف” است به دادگاه کیفری فرستاده شده تا متهمان به زودی پای میز محاکمه بروند.
